به گزارش سرویس صنفی آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یکی از پدیدههایی که در وقایع اخیر برای اولین بار اتفاق افتاده است، فحاشی و استفاده از الفاظ و شعارهای بسیار رکیک توسط برخی از حاضرین در دانشگاهها بود.
جدای از اینکه سردادن فحشهای رکیک توسط دختران و پسران دانشجو با هدف تحریک دانشجویان انقلابی و به دنبال آن ایجاد آشوب و درگیری در دانشگاه تاکنون تا حد بسیار زیادی بینتیجه مانده است اما همچنان باوجود فروکش کردن تجمعات دانشگاهی از سوی این افراد ادامه دارد. البته می توان گفت فحاشیهای گسترده دلیل دیگری نیز دارد و آن بیحیثیت کردن نهاد علم و دانشگاه در ایران و دانشجوی نخبگانی ایران است.
دانشگاه یکی از وجوه حیثیت و آبروی جمهوری اسلامی است از این رو کمر همت بر نابودی و بی حیثیت کردن آن بستند. اینکه رسانههای ضدانقلاب به صورت گسترده فحاشیهای رکیک صورت گرفته در محیط دانشگاه را منتشر و به نام دانشجویان فاکتور میکنند، بیشتر القاکننده این پیام است که باید فاتحه اعتبار دانشگاه در ایران را خواند و در راستای همین پروژه است که هتاکیها و فحاشیها از دانشگاه شریف که نماد دانشگاه نخبهپرور ایران است، شروع میشود.
درست است که قسمت عمده افرادی که شعارهای هتاکانه در محیط دانشگاه سرمیدهند دانشجو هستند، اما باید به این نکته توجه کرد که این افراد هتاک چند درصد دانشگاه به حساب میآیند؟ مثلاً در دانشگاه شریفی که بیش از 13000 دانشجو دارد بر اساس آنچه که در فیلمها منتشر شده است در تجمعات دانشگاهی حدود 100 تا 200 نفر فحاشی انجام میدهند و بر اساس گفتههای دانشجویان بخشی از معترضان در زمان هتاکیها، صف خود را از جمعیت هتاک جدا میکنند. که این درصد بسیار پایینی از جمعیت اصلی و نخبگانی دانشگاه شریف است اما رسانههای ضدانقلاب چه تصویری را القا میکنند؟ تصویر هتاکی و فحاشی «دانشجویان» دانشگاه شریف یا امیرکبیر یا تهران یا ... که در واقع این گزاره را به مخاطب القا میکنند که جمعیت قابل توجهی از دانشجویان یا اکثریت آنان چنین شعاری را سر میدهند تا نشان دهند دانشجو و نهاد دانشگاه در ایران به چنین ابتذالی رسیده است. قدرت القای این پیام چنان بالاست که گزاره « هتاکی و فحاشی مخالفان ایران» را ذیل گزاره اول یعنی «ابتذال دانشجو و دانشگاه در ایران» قرار میدهد.
به بیان دیگر معدود دانشجویان هتاک مهره رسانههای ضدانقلاب برای نمایش دادن ابتذال دانش و دانشجو در ایران هستند و با بددهانی و فحاشی خود، دانسته یا ندانسته بیاعتباری و ابتذال خود را نشان میدهند. بیحیثیت کردن نهاد علم و دانشجو در ایران هدف بزرگ و مهمی برای دشمن است شاید بزرگتر از تعطیلی کلاسهای درس و اختلال در فرایند آموزش، بیحیثیت کردن نهاد علم و دانشجو برای آنها مهم است زیرا ضربه دشمن از نهاد علم در ایران و دانشجوی ایرانی، بزرگ و مهم بوده است.
چرا دانشجوی نخبگانی ضداخلاق می شود؟
درست است که از این دانشجویان در چنین دانشگاه های نخبه پرور کشور کسی انتظار همچین رفتارهای نامناسب و به کار بردن الفاظ رکیک ندارد اما باز هم جامعه این حق را به خود می دهند که بپرسند چرا جامعه نخبگانی ما چنین رفتارهایی از خود نشان می دهند؟ چرا که جامعه ایرانی هیچ گاه در تمام معاشرت ها و کنش های اجتماعی خود هیچگاه رفتار ضداخلاقی از خود نشان ندادند.
این نیز درست است که باید قبول داشته باشیم آموزش و پرورش در تربیت نوجوانان و دانش آموزان ما سهم بسزایی دارد و همین دانش آموزان با ورود به دانشگاه به نوعی خروجی آموزش و پرورش را نیز می دهند و یا با تکیه بر تنها آموزش در مدارس و پولی شدن مدارس و از طرفی مانعی برای کنکور والدین نیز همانند مدارس تمرکزشان بیش از بعد پرورش به سمت آموزش می رود تا نتایج آن ها در کنکور بهتر باشد. همین امر باعث ناقص بودن بعد پرورش در کنار آموزش می شود که نمود آن را در دانشگاه می توان دید.
اما نکته ای تاثیرگذار که می تواند در ذهن دانشجویان به خصوص دانشجویان نوورودی تاثیر زیادی بگذارد رفتارهای استادان دانشگاه است. چرا که شاگردان همیشه از استاد خود علاوه بر کسب علم، به دنبال الگو گیری ااز فضایل اخلاقی و رفتاری آن ها نیز هستند. که پس از یک یا دو ترم بعد از ورود به دانشگاه میتوان این تاثیر اخلاقی که از استاد خود گرفتند را در رفتار اجتماعی آن ها دید.
این نیز درست است که اساتید دانشگاه های ما نیز هم درجات علمی بالا و هم فضایل اخلاقی بالایی دارند که باعث تربیت دانشجویان و شاگردان بسیاری در رتبه های بالای علمی و اخلاقی می شوند اما در این بین افرادی نیز در نقش استادی در دانشگاه ها حتی دانشگاهی برتر کشورمان وجود دارد که نوع رفتار و اخلاق آن ها مناسب چنین دانشگاههایی نیستند.
اساتیدی که در طول دو ماه گذشته به جای تشویق دانشجویان به برپایی کلاس های درس و دور کردن آن ها از حاشیه به رسالت اصلی یعنی آموزش و تحصیل خود نیز از آن ها ناآگاه تر و همانند افراد عادی جامعه یا سهوا فریب خورده یا عمدا آگاهانه دانشجویان را به اعتصاب کلاس های درس تشویق کردند یا در زمانی خود نیز در اعلامیه های مختلف به اعتصاب کلاس ها پیوستند. استادی که باید روشنگری شاگردان خود را انجام دهد و از تاریکی به روشنایی دعوت کند خود اسیر حربه های دشمن و رسانه های آن ها می شود و جایگاه علمی خود را زیر پا گذاشته و با موضع گیری های آب، دوغ، خیاری دانشجویان را به جای نجات از تاربکی آن ها را به قعر تاریکی هل می دهند. در واقع می توان گفت که استاد بی ادب و بی اخلاق دانشجوی بی تربیت و بداخلاق را تحویل جامعه می دهد.
برای مثال محسن برهانی استاد حقوق دانشگاه تهران در توییتی اقدامات تروریستی، خشونتآمیز و مسلحانه را عامل قوت قلب عنوان کرد و در توئیت خود نوشت: در اعتراضات اخیر، کسانی که دست به سلاح بردند، هدفشان ترساندن ماموران امنیتی و انتظامی بود و اتفاقا به دنبال ایجاد قوت قلب و تشجی مردم بودند.
محمد حسین فرحزادی یکی از حقوقدانان نیز در جوابی به این استاد دانشگاه که اقدامات تروریسی را محاربه نمی دانست نوشت: اگر کلاس جزای اختصاصی سه شرکت کرده باشید، میدانید که جرم محاربه مقید به نتیجه است و نه مقید به انگیزه که هدف در آن شرط باشد و اگر جزای عمومی دو لیسانس را سرسری پاس نکرده باشید می دانید که ماده ۱۴۴ قما علم به وقوع نتیجه را هم عرض قصد نتیجه دانسته و مشخص است کسی که قمه میکشد میداند که مردم حاضر در صحنه هم میترسند پس نتیجه هم محقق است.
این استاد دانشگاه تهران در توئیتی دیگر از الفاظی استفاده کرده است که در کوچه و خیابان جوانان و نوجوانان ما که معمولا در جمع های دوستانه و خصوصی خود از این الفاظ استفاده می کنند هنوز به احترام بزرگان جمع به خود اجازه چنین رفتاری را در حضور ریش سفیدی نمی دهند اما این استاد دانشگاه در فضای عمومی و مجازی چنین الفاظی را به کار می برد.
حال باید پرسید نحوه جذب اساتید دانشگاه ها به خصوص دانشگاه های دارای رتبه های برتر در کشور به چه نحوی انجام می شود که اساتید آن حتی از اصول اولیه اخلاق آکادمیک نیز برخوردار نیستند و به خود اجازه به کار بردن چنین الفاظی را در مقام یک استاد دانشگاه می دهند؟
آیا جای چنین الفاظ و رفتارهایی مناسب محیط نخبگانی دانشگاه که محل گفتگو و کسب درجات بالای علمی است یا کوچه و خیابان ها؟ باید از مسئولین جذب دانشگاه ها و وزارت علوم خواست که حتما به جای جذب های سیاسی یا پیشنهادی سیاسیون در هیئت علمی دانشگاه ها تمرکز خود را همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند به سمت جذب جوانان نخبه دانشگاهی جلب کنند و با ورود نخبگان به دانشگاه در درجه هیئت علمی ما دیگر شاهد زیر سوال رفتن شانیت و ساحت مقدس دانشگاه با چنین رفتارهایی نباشیم.
در پایان باید گفت آنکه امروز در برابر نقشه های دشمن مهم است نشان دادن چهره مناسب اخلاقی از دانشگاه به جامعه است که مسلما با چنین اساتیدی و الگوپذیری دانشجویان از آن ها امری دشوار و تقریبا غیرممکن خواهد بود.
گزارش از مسلم خلخال